شعر در مورد تبر
شعر در مورد تبر
شعر در مورد تبر ،شعر درباره تبر ، شعری در مورد تبر،شعر در وصف تبر،شعر نو در مورد تبر،شعر در مورد تبر و درخت،شعر تبر از سعدی،شعر تبر از حافظ،شعر تبر از خاقانی،شعر تبر از مولوی،شعر تبر از مولانا،شعر تبر از مثنوی،شعر تبز از صائب،شعر تبر از عطار،شعر تبر از فردوسی،شعر تبر از خسرو نامه،شعر تبر از صنایی،شعر تبر از شیخ بهایی،شعر تبر از سیستانی،شعر تبر از پروین اعتصامی
در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد تبر برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید
چشمان سیاه بخت را می بینی
زخم دل سنگ سخت را می بینی
وقتی که تبر به دست خود می گیری
احساس بدِ درخت را می بینی
شعر در مورد تبر
مرا انتخاب کرد
دستی به تنه ام کشید ، تبرش را در آورد و شروع به زدن کرد ، محکم و محکم تر
به خود میبالیدم ، دیگر نمی خواستم درخت باشم ، آینده ی خوبی در انتظارم بود
سوزش تبر هایش بیشتر می شد
شعر درباره تبر
زیر پای هر درخت، یک تبر گذاشتیم
هرچه بیشتر شدند، بیشتر گذاشتیم
شعری در مورد تبر
هیزم شکن تبر میزد بر تنهی درخت…
درخت از مرگ و از افتادن نمیترسید…
نگرانیاش از این بود که آن پرندهای که سالها پیش کوچ کرده بود،
روزی باز گردد و جایی برای استراحت نداشته باشد!!
شعر در وصف تبر
ای تبر به دست ، تا مطمئن نشدی تبر نزن !
ای انسان ، تا مطمئن نشدی ، احساس نریز ..
نسبت به کسانی که آنان را به خود وابسته میکنید ، مسئولی
شعر نو در مورد تبر
هیزم شکن تبر میزند بر تنه ی درخت …
درخت از مرگ و از افتادن نمی ترسد …
نگرانی اش از این بود که آن پرنده ای که سالها پیش کوچ کرده بود ، روزی برگردد و جایی برای استراحت نداشته باشد .
شعر در مورد تبر و درخت
به درختان جنگل گفتم : چرا شما با این عظمت از تکه آهنی به نام تبر می رنجید ؟
گفتند رنجش ما از تبر نیست ، از دسته ی آن است که از جنس خود ماست !!!
شعر تبر از سعدی
یه هیزم شکن وقتی خسته میشه که تبرش کُند بشه ، نه اینکه هیزمش زیاد بشه …
تبرِ ما انسانها ، باورهامونه نه آرزوهامون .
شعر تبر از حافظ
جنگل ثمـــر نداشت ، تبـــــر اختراع شد
شیطان خبر نداشت، بشر اختراع شد !
شعر تبر از خاقانی
خیز ودر شهر غوغا کن آزر! آتشی تازه بر پا کن آزر!
رفته است آن تبر دار دیروز پای بتهای معبد بیفتد
شعر تبر از مولوی
با ریشه تبر کجا مروت دارد
درنده به دام کی فتوت دارد
غم چون تبر است و ریشه ماییم ولی
باشد چو تبر،هراس قوت دارد
شعر تبر از مولانا
بیشتتر از ریشه به من نزدیک است
ریشه ام از مزه ی تلخ تبر می گرید
شعر تبر از مثنوی
مرا از این ستاره مردگی بگیر
تن مرا به لحظه های بوسه ات ببر
برای ساقه ی جوان شادی ام
تبر نخر …
شعر تبز از صائب
میوه ای چید و رفت .
چرا تبر زدی تو پس!!!
میوه که دادم به تو من
چرا تبر!!!
شعر تبر از عطار
هوشیاری طلبم جاده کمین آلود است
یک دو حرف از تلفات تبر مست زنید!
شعر تبر از فردوسی
امید ملاطفت نمی داریم از
دستی که نشسته است بر دست تبر
شعر تبر از خسرو نامه
باید به ریشه ام، آبی رسد ز مهر
جور تبر چو هست خندان نمی شوم
شعر تبر از صنایی
فسرد ریشه ی خشکم در این کویر عطش
دگر برای شکستن تبر نمی خواهم
شعر تبر از شیخ بهایی
به جای ِ تیشه ی عشق به دست ِ من تبر داد
مرگ ِ درخت ِ بیدو ، قاصدکی خبر داد
شعر تبر از سیستانی
وقتی تبر شه باغبون ِ عشقت
فک می کنی فقط یه اتفاقه؟!
شعر تبر از پروین اعتصامی
شدم از عشق تو یک تک درخت خشک پوسیده
تبر دادی به دستم من تبر را دوست می دارم
شعر در مورد تبر
مرده بارونای پاییز .. مرده لحظه های سختم
من تو خاکستر چشمات آخرین تبر به دستم!
شعر درباره تبر
این شاخه هم مثل تمام شاخه های باغ
در برگ برگِ خاطراتش صد تبر دارد
شعری در مورد تبر
بر ریشه هایم مانده ام تا مرد باشم
بابا که آمد با تبر شاید کشیدم
شعر در وصف تبر
آفت شدی به ریشه ی تاکی که کاشتی
باغ تکیده را به تبر وا گذاشتی
شعر نو در مورد تبر
باکدامین دعا و نفرین
تبر
در دستان هیزم شکن
جوانه خواهد زد؟!
شعر در مورد تبر و درخت
تبر بزن به ریشه ام ، که لایق تبر شدم
از این زمانه از خود، از همیشه خسته تر شدم
شعر تبر از سعدی
زخمی که بر درخت زداغ تبر نشست
آه از نهاد باغ بلند شد درخت شکست
شعر تبر از حافظ
پیچید نگاه سرد میان سکوت باد
عهدی که تیزی تبر نا نجیب بست
شعر تبر از خاقانی
وقتی تبر به ریشه ی تو فکر می کند
ناخواسته برای چه می پرورد تو را
شعر تبر از مولوی
شهرداری با تبر در کوچه جولان داده بود
می بریدند از درختان ، شاخه های بی عمل
شعر تبر از مولانا
بر فراسوی همین بید بلند
و به لبخند لب یک تبر لخت و پتی
شعر تبر از مثنوی
نگاه ایـن تبر در سوز وساز است
همیشه باغبان درخـواب ناز است
شعر تبز از صائب
مردی تبر می خواست
تا خسته گاه خلوتش را سقف بردارد
شعر تبر از عطار
غرور خشک درختانم،به زیر خشم تبر آری
فتاده ریشه ی ایمانم، به زیر خشم تبر آری
شعر تبر از فردوسی
در خلوت ما ، جوانه مدهوش شده
از دست تبر ، غمم سیه پوش شده
شعر تبر از خسرو نامه
تنم شکسته شده جای درخت بلند
تبر دوباره زده به پای بخت بلند
شعر تبر از صنایی
مرمتی است؛ چو ابراهیم، به دست سبز تو کاش افتد
در این خرابه بت جانم، به زیر خشم تبر آری
شعر تبر از شیخ بهایی
روزی که دست باغبان رقص تبر کرد
بر جان بید بینوا بیم خطر کرد
شعر تبر از سیستانی
درخت خشک کویرم ، مرا تبر بزنید
ز ریشه ام بزنید عاقبت اگر بزنید
شعر تبر از پروین اعتصامی
قنوت دست من و جنگل، شکسته در طلب باران
از این قنوت پشیمانم، به زیر خشم تبر آری
شعر در مورد تبر
همه بریده اند ز من ، دلم اسیر غصه است
درخت می شود غمم ، کسی تبر نمی شود
شعر درباره تبر
باد افسرده شده ,خاک دگر بی ثمر است
غنچه دق مرگ شده ,حاکم جنگل تبر است
شعری در مورد تبر
شاید این بار تبر دست درختان افتاد
کارصیاد به آهوی گریزان افتاد
شعر در وصف تبر
شاخه ترد دلم تاب تبر داشت مگر
یا که نادیده از این حال خبر داشت مگر
شعر نو در مورد تبر
غزل غزل همه حیرانم،عذاب عشق تو در جانم
و شاخ و برگ پریشانم، به زیر خشم تبر آری
شعر در مورد تبر و درخت
چه سبز بودم و شهره به ناز و طنازی
به زخم ِ چشم ِ تبر ، … دسته دسته ام دیگر
شعر تبر از سعدی
به عشق چشم تو پابندم وگرنه دست تو می داند
بدین شکیب نمی مانم، به زیر خشم تبر آری…..
شعر تبر از حافظ
برآمد چکاچاک زخم تبر
خروش سواران پرخاشخر
شعر تبر از خاقانی
هیزمست این ،کمان دگر باشد
این کمان لایق تبر باشد
شعر تبر از مولوی
عقاب تکاور برانگیختم
چو آتش بدو بر تبر ریختم
شعر تبر از مولانا
خروش آمد و بانگ زخم تبر
سراسیمه شد گیو پرخاشخر
شعر تبر از مثنوی
سلیحم نیامد برو کارگر
بسی آزمودم بگرز و تبر
شعر تبز از صائب
تبر خورده شاخی بگلزار بخشم
خزان دیده برگی ببستان فرستم
شعر تبر از عطار
سیف فرغانی نومید مشو از در یا
ر یار در بارگه وصلت اگر نگذارد
شعر تبر از فردوسی
میاه علی الارض تجری کانها
صفایح تبر قد سبکن جداول
شعر تبر از خسرو نامه
راست گفتی بهم همی شکنند
سنگ خارا بصد هزار تبر
شعر تبر از صنایی
گذر یشکهاش بر پولاد
همچو بر چوب سست زخم تبر
شعر تبر از شیخ بهایی
انگیخته روز معرکه ابری
بارانش ز ناچخ و تبر کرده
شعر تبر از سیستانی
چند به سوزن بشکستی تبر!
چند به گنجشک گرفتی عقاب!
شعر تبر از پروین اعتصامی
بدی دیلم کیائی برگزیدی
تبر بفروختی زوبین خریدی
شعر در مورد تبر
تیغ هجرم چه زنی کز دل ریشم هر دم
می دمد شاخ تبر خون و تبر می روید
شعر درباره تبر
چون در مصاف تیغ و تبر در هم اوفتد
در حمله مغز طعمه تیر و تبر شود
شعری در مورد تبر
تبر آفریدی نهال چمن را
قفس ساختی طایر نغمه زن را
شعر در وصف تبر
نخل فکرم ناامید از برگ و بر
یا تبر بفرست یا باد سحر
شعر نو در مورد تبر
گر نشو بیخ امن بود جز به باغ تو
از شاخهاش در تبر فتنه دسته باد
شعر در مورد تبر و درخت
دست زوال تا ابد از بهر چون تو بار
در بیخ این درخت نخواهد زدن تبر
شعر تبر از سعدی
درخت اگر متحرک شدی ز جای به جای
نه جور اره کشیدی و نه جفای تبر
شعر تبر از حافظ
باری چو درخت سست بیخی
کم ده به تبر ز شاخ دسته
شعر تبر از خاقانی
بی برگ طرب کرد مرا قامت پیری
خم گشتن این نخل بصد شاخ تبر زد
شعر تبر از مولوی
جهد میباید فسردن یکقلم بیجوهریست
تیغ چون ابرو زبیکاری تبر دم میشود
شعر در مورد تبر
- ۹۷/۰۷/۰۹