شعر در مورد تجارت
شعر در مورد تجارت
شعر در مورد تجارت ،شعری در مورد تجارت،شعر درباره تجارت،شعر تجارت،شعر در مورد تجارت،شعر درباره تجارت،شعر بانک تجارت،شعری در مورد تجارت،شعر تجارت از سعدی،شعر تجارت از حافظ،شعر تجارت از مولوی،شعر تجارت از مولانا،شعر تجارت از مثنوی،شعر تجارت از عطار،شعر تجارت از خاقانی،شعر تجارت از صائب،شعر تجارت از سنایی،شعر تجارت از خسرو،شعر تجارت از فردوسی،شعر تجارت از پروین اعتصامی
در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد تجارت برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید
به چه سان همرهی آن بکنیم،
زندگی را معناست.
گذر عمر،برای من و تو یک سوداست
ما هماره به تجارت بندیم
شعر در مورد تجارت
دلم یک روز در بازار رسوایی تجارت کرد
بهای آبرویش را نگاه چون بهارت کرد
شعری در مورد تجارت
میخواهم کارم را عوض کنم…
تجارت هم کار من نیست!
شعر درباره تجارت
به بازار تجارت خانه ی دشمن
گلستان گل و گلبرگ خون دادیم…
شعر تجارت
قصد من از عشق تجارت نبود
ناز دلت را نخریدم اگر
شعر در مورد تجارت
تجارت با خدا کن، کار بد نیست
زیان در کار این ،دادو ستد نیست
شعر درباره تجارت
خدا عادل بود ، در این تجارت
نباشد چون تو را، هرگز خسارت
شعر بانک تجارت
عجب!!!
تجارت سفیدی
اینجا رونق گرفته
جای کُود٬ پای ریشه ها
شعری در مورد تجارت
موش از ولایت چین سود تجارت آمد!
کوش آن جناب نایب بهر طهارت آمد؟
شعر تجارت از سعدی
ای که در بردن دل سخت مهارت داری
عاشقی میکنی؟ یا قصد تجارت داری ؟
شعر تجارت از حافظ
من کافرم به ریای زاهدانه.
من کافرم به تجارت خدا.
شعر تجارت از مولوی
با گلبرگهایش تجارت کرد
نیلوفر آبی در مرداب غرق شد
شعر تجارت از مولانا
کوه بزرگ ساده بودن
اینجا هیچ کس
به تجارت عشق
نمی شود پیروز
شعر تجارت از مثنوی
هوا پیما رد شد
شیشه های دلم لرزید
اینجا مرکز تجارت جهانی دل است
شعر تجارت از عطار
نفیر مشغله گاهی ز آه دل کو زد
چو ترک نیک و بد از آخرین تجارت کرد
شعر تجارت از خاقانی
تجارت پیشه نتواند که اندوزد به آسانی
بدان سانی که اسلوب تجارت مختصر کردم
شعر تجارت از صائب
فریب کید روبه را نباید بیش از این خوردن
تجارت پیشه فرساید مگر از فکر سودایی!
شعر تجارت از سنایی
از درد و زیان این سفر تلخی مکن
تو تجارت با دل واعماق دریا کرده ای
شعر تجارت از خسرو
دست اینان را بیا رو کن، که این شیادها
سود کردند از تجارت با صدای دیدنت
شعر تجارت از فردوسی
که تاریخ خود را می خراشد
فریبکار تا دیروز تجارت برده میکرد
شعر تجارت از پروین اعتصامی
پسرا با دخترا تو رقابت
عاشقی هم یه نوعی از تجارت
شعر در مورد تجارت
ای تجارت پیشگان ِ رنگ ! من ببریده ام
دستهایم را ز دستانی که ام ساغر گرفت
شعری در مورد تجارت
شمشیر هم می کشند
تجارت هم می کنند
شعر درباره تجارت
وگر که کم رو و بی دست و پای می باشی
ودر امور تجارت خرفتی و ناشی
شعر تجارت
ما اینروزا به همچی داریم جسارت میکنیم
با دلای ساده و ساف داریم تجارت میکنیم
شعر در مورد تجارت
عیبی که هنر دارد! دنبال تجارت نیست
طاووس که میخواهی باید بدهی تاوان!
شعر درباره تجارت
یک روز در گلوی همین شهر می پرد
نانی که از تجارت مجهول می خوری
شعر بانک تجارت
تو تجارتت کثیفه، عیبِ من بود با تو موندم
داغیه خیانتت باز، منو بدجوری سوزوندم
شعری در مورد تجارت
زاد و ولد شد غَمِ جان قصه افسانه ی مان
روز و شبم در پی نان بــــحرِ تجارت آمدم
شعر تجارت از سعدی
این خانه ی خلیل است
یا تجارت خانه ی جلیل
افسوس نامشان مسلم است
این سپیدپوشان سیه دل
شعر تجارت از حافظ
بجای مسافر کشی ، با کسی
تجارت کنم ، تا به قصدت رسی
شعر تجارت از مولوی
رندی پس رندانه ام رفتار کن
این تجارت بر سر بازار کن
شعر تجارت از مولانا
تجارت پیشه هستی وندانی
بجزسودای سود آنچنانی
شعر تجارت از مثنوی
با سود های انبوه در تجارت
و ریشه های خشکیده ی سوسن
شعر تجارت از عطار
توی تجارت عشق
سکه و ارز و دلار
رواج حرف مفت و
کهنه شده دل آزار
شعر تجارت از خاقانی
بسی تاجربه هنگام تجارت
نشان چون می دهد از خود مهارت
شعر تجارت از صائب
یک اتول دارم که مال عهد ماشین دودی است
گاه بنزین میخرم با آن تجارت میکنم
شعر تجارت از سنایی
تجارت است این که به جانان فروختند
زمین و هرچه در او هست و آنچه را پستند
شعر تجارت از خسرو
یکی افتاده در کار تجارت
یکی سر گرم دزدی یا که غارت
شعر تجارت از فردوسی
تجارتِ همشهری
شعبه داره هر جایی
شعر تجارت از پروین اعتصامی
چه داد و ستد کرده چشمان ما
تجارت تو گویی که بالا گرفت
شعر در مورد تجارت
برادر کشی تجارت نان شده
سپاه ابرهه وبال اسلام شده
شعری در مورد تجارت
تجارت می کنی لبخند دانه
خریداری ندارد این جوانه
شعر درباره تجارت
تجارت می کنی با دل
تویِ بازارِ مکاره
همین قلبی که خونه ات بود
ازت بدجوری بیزاره
شعر تجارت
کـار من دزدی بُوَد از مردمان
شاغلم شب ها تجارت می کنم
گرخدا خواهد شوی همکار من
با سَند شغـلت ضمانت می کنم
شعر در مورد تجارت
شیر با اشک محرم خورده ام
سودها از این تجارت برده ام
شعر درباره تجارت
من همان هستم که تقدیسم نمودند آسمانها
می کنی در نِت چه راحت عصمت من را تجارت!
شعر بانک تجارت
فراق افتد میان دوستداران
زیان و سود باشد در تجارت
شعری در مورد تجارت
سفر کردی به سودای تجارت
بسی دیدی ازین سودا خسارت
شعر تجارت از سعدی
عشق بستان و خویشتن بفروش
که نکوتر ازین تجارت نیست
شعر تجارت از حافظ
تو تجارت بهر این دنیا کنی
خویشتن را عاقبت رسوا کنی
شعر تجارت از مولوی
رو تجارت کن برای دوست تو
تا شوی مغز درون پوست تو
شعر تجارت از مولانا
رو تجارت کن نه دنیائی طلب
تا بیابی سودت اینجا بی سبب
شعر تجارت از مثنوی
در تجارت مایه خلوت نکوست
سود سرمایه همه از بهر اوست
شعر تجارت از عطار
در تجارت یافتم سود خودم
زآنسبب بگذشته از بود خودم
شعر تجارت از خاقانی
وطن آوارگی غربت آهنگ
تجارت پیشه گان صخره اورنگ
شعر تجارت از صائب
کرد بازرگان تجارت را تمام
باز آمد سوی منزل دوستکام
شعر تجارت از سنایی
چون که بشناختش همالش بود
در تجارت شریک مالش بود
شعر تجارت از خسرو
نماند بر تو پنهان این حکایت
که ناظر راست سودای تجارت
شعر تجارت از فردوسی
گاهی آهنگ تجارت کردی
نقد خانه همه غارت کردی
شعر تجارت از پروین اعتصامی
تاجرکان ساز تجارت نداشت
باغ ازل برگ عمارت نداشت
شعر در مورد تجارت
تخته ی دکان شریک تخت و تاج
از تجارت نفع و از شاهی خراج
شعری در مورد تجارت
گر کرده ای تجارت هندوستان عشق
دانی که: ما متاع کدامین جزیره ایم؟
شعر درباره تجارت
بهای باده چون لعل چیست جوهر عقل
بیا که سود کسی برد کاین تجارت کرد
شعر تجارت
دلم ز حلقه زلفش به جان خرید آشوب
چه سود دید ندانم که این تجارت کرد
شعر در مورد تجارت
دریاست مجلس او دریاب وقت و در یاب
هان ای زیان رسیده وقت تجارت آمد
شعر درباره تجارت
ورت مال و جاهست و زرع و تجارت
چو دل با خدایست خلوت نشینی
شعر بانک تجارت
دگر پرسید:«ای پیر خردمند
مرا اندر تجارت ده یکی پند
شعری در مورد تجارت
ملک گفتش: «ز چین بهر تجارت
سفر کردم، مرا کردند غارت
شعر تجارت از سعدی
چون همه سرمایه تو مفلسی ست
در ره افلاس تجارت مکن
شعر تجارت از حافظ
جعفری را چو نیست اینجا نرخ
باز دار از پی تجارت کرخ
شعر در مورد تجارت
- ۹۷/۰۷/۰۹